معنی تصدی، عهدهداری، حمله، اتهام، هزینه، وزن، مسئولیت گماشتن، عهده دار کردن، زیربار کشیدن، متهم ساختن مطالبه (بها)، پرکردن (باطری وتفنگ)، موردحمایت, معنی تصدی، عهدهداری، حمله، اتهام، هزینه، وزن، مسئولیت گماشتن، عهده دار کردن، زیربار کشیدن، متهم ساختن مطالبه (بها)، پرکردن (باطری وتفنگ)، موردحمایت, معنی تwbd، uibibاcd، pkgi، hiاk، ixdji، mxj، ksnmgdت ;kاaتj، uibi bاc lcbj، xdcfاc ladbj، kتik sاoتj kzاgfi (fiا)، /clcbj (fاzcd mتtj;)، kmcbpkاdت, معنی اصطلاح تصدی، عهدهداری، حمله، اتهام، هزینه، وزن، مسئولیت گماشتن، عهده دار کردن، زیربار کشیدن، متهم ساختن مطالبه (بها)، پرکردن (باطری وتفنگ)، موردحمایت, معادل تصدی، عهدهداری، حمله، اتهام، هزینه، وزن، مسئولیت گماشتن، عهده دار کردن، زیربار کشیدن، متهم ساختن مطالبه (بها)، پرکردن (باطری وتفنگ)، موردحمایت, تصدی، عهدهداری، حمله، اتهام، هزینه، وزن، مسئولیت گماشتن، عهده دار کردن، زیربار کشیدن، متهم ساختن مطالبه (بها)، پرکردن (باطری وتفنگ)، موردحمایت چی میشه؟, تصدی، عهدهداری، حمله، اتهام، هزینه، وزن، مسئولیت گماشتن، عهده دار کردن، زیربار کشیدن، متهم ساختن مطالبه (بها)، پرکردن (باطری وتفنگ)، موردحمایت یعنی چی؟, تصدی، عهدهداری، حمله، اتهام، هزینه، وزن، مسئولیت گماشتن، عهده دار کردن، زیربار کشیدن، متهم ساختن مطالبه (بها)، پرکردن (باطری وتفنگ)، موردحمایت synonym, تصدی، عهدهداری، حمله، اتهام، هزینه، وزن، مسئولیت گماشتن، عهده دار کردن، زیربار کشیدن، متهم ساختن مطالبه (بها)، پرکردن (باطری وتفنگ)، موردحمایت definition,